جدول جو
جدول جو

معنی لیف ساختن - جستجوی لغت در جدول جو

لیف ساختن(سَ کَ دَ)
تلییف
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ کَ دَ)
دیر ترتیب دادن. دیر تهیه کردن:
با همه زیرکی و استادی
دیر سازم و لیک بد سازم.
علی تاج حلوایی
لغت نامه دهخدا
(صَ وَ دَ)
درست کردن میخ ووتد. میخ درست کردن، سکه کردن. (از یادداشت مؤلف) ، نقش و باسمه و قالب سکه ساختن برای سکه کردن با نام و نشان کسی:
درم را همی میخ سازد به نیز
سبک داشتن بیشتر زین چه چیز.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
تصویری از لحن ساختن
تصویر لحن ساختن
آهنگ ساختن نوا اساختن آهنگ ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیک ساختن
تصویر نیک ساختن
نیکو انجام دادن سره کردن
فرهنگ لغت هوشیار